ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

ریحانه عسل مامان و بابا

بدون عنوان

  گفتم مادر! ... گفت: جانم گفتم درد دارم! ... گفت: بجانم گفتم خسته ام! ... گفت: پریشانم گفتم گرسنه ام! ... گفت : بخور از سهمِ نانم گفتم کجا بخوابم! ... گفت: روی چشمانم ... اما یک بار نگفتم: مادر من خوبم شادم...! همیشه از درد گفتم و از رنج.....! ... مادر دوستت دارم ...   ...
11 دی 1391

مرواریدای ریحان عسلی

خیلی با تاخیر این مطلب رو میذارم ببخش نفس مامان خیلی سرم شلوغ بود   روز اول تیر ماه هفتمین مروارید ریحانه هم دراومد دندون کرسی بالا سمت چپ                                                            و روز دهم تیر ماه هشتمین مروارید ریحانه جونم دراومد پایین سمت چپ(الان بالا 5تا پایین 3 تا)   وبالاخره شانزده تیرماه نهمیشم دراومد ذقیقا قرینه کرسی سمت چپ(کرسی راست)   روز دهم مرداد هم دهمین مروارید نفسم دراومد (پایین سمت راست)     سی و یکم مرد...
6 دی 1391

شیرین زبونی دخملم

امید زندگی من سلام خیلی وقت بود وبلاگت رو آپدیت نکرده بودم دلیلش این بود که تو  خونه جدیدمون اینترنت نداشتم اما الان چند روزه که خدا رو شکر نتمون وصل شد قول میدم از این به بعد بیشتر بیام اینجا حالا میخوام یه کم از علائم بزرگ شدن عسلم بنویسم الان دیگه مدتیه که جمله میگی ریحانه: مامان دوست نادارم مامان: دوستم نداری؟ ریحانه با لبخندی بامزه و ذوق فراوان:دوست دارم مامان: ریحانه عسله... ریحانه:ماماشه مامان: اگه اذیت کنی غصه میخورما ریحانه: اصه    نخول ریحانه وقتی با خوراکی مواجه میشه نگاهی بهش میکنه و میگه: بخلمت؟ شعر کتاب: بلدرچین میگه بده بده / دروغ نگو خیلی بده مامان...
4 دی 1391

پیشرفت بن بن بنی ریحانه عسل

قربونت برم عزیز دل مامان سلام این دختر بازیگوش مگه میذاره مامانش بیاد و وبلاگش رو آپدیت کنه خلاصه خانوم خوشگله اگه بزرگ شدی و از مامان گله کردی که چرا مطلب برات کم گذاشتم منم این پست رو نشونت میدم دوست دارم یه دنیااااااااااااااا الهی من فدای حرف زدنت بشم که بالاخره امروز بعد از تمرینها و ممارست فراوان بنده شما عسل مامان موفق شدی بگی دختر آخه تقریبا 2 هفته ست که دارم از روی فلش کارتهای بن بن بن باهات کار میکنم البته تقریبا کامل زبون باز کردی عشقم ولی اگه بخوام فنی بگم الآن عکس اینارو که میبینی میتونی بگی مامان که میگی ماماشه بابا که میگی باباشه دست پا آب چتر که میگی دتر گل که میگی لی توپ که میگی بو ...
23 مهر 1391

بهارم دخترم

                                    بهارم دخترم از خواب برخیز شکر خندی بزن شوری برانگیز                                                                         &n...
10 مرداد 1391

این روزا عاشقی میکنم با تو

عزیز دل مامان نمیدونی چقدر به خودم می بالم بخاطر داشتنت تنها تنها تنها بهانه نفس کشیدنم خنده های توست گل بهاری من تمام وجودم خنک میشه وقتی صدام میکنی :ماما          وای امید من زندگی میکنم با هر نفست                                              خلاصه جوجه کوچولوی من این روزا عاش قی میکنم با تو خدای مهربونم ممنونتم بخاطر ریحانم دوست دارم روزی ه...
10 مرداد 1391

فرهنگ لغات نفسم

فرهنگ لغات نفس مامان و بابا دد :هر نوع بیرون رفتن از خانه بابابابا : بابا ماما: مامان (فقط در موارد نیاز از قبیل شیر یا تعویض پوشک) نانا : لالا نای نا: حرکات موزون انا : از آنها ووووووووووی : در موارد ذوق کردن بهههههههههه(ه خیلی غلیظ ادا میشود) :خوراکی های مورد علاقه اه :در هنگام تعویض پوشک دایی :دایی (بهترین تلفظ ریحانه جیگر) نی نی : هر نوع کودکی از بدو تولد تا 20 سالگی تی : در هنگام سوار شدن روی کمر مامان یا بابا به معنای پیتیکو ئک دوو سه: یک دو سه تا تا : تاپ تاپ عباسی نه نه نه :در هنگام نزدیک شدن به وسایل ممنوعه (ولی بالاخره کارش رو انجام میده) قربونت بررررررررم مممممممممممممممممممممممممممممن پیشرفت عسل م...
24 تير 1391

بادکنک

     برای فرزند عزیزم از بین تمام اسباب بازیها یک بادکنک می خرم چون    بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد میده. بهش یاد میده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره. بهش یاد میده که چیزای دوست داشتنی می‌تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه. و مهم‌تر از همه بهش یاد میده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اون قدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده، چون ممکنه برای همیشه از دستش بده. ...
13 تير 1391