ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 24 روز سن داره

ریحانه عسل مامان و بابا

بدون عنوان

و بالاخره جشن تولد ریحانه خانوم ما هم برگزار شد با تمام اتفاقات جالبی که افتاد مثلا اول مراسم برق رفت و کلا فیوز سوخت و کلی اعصابم ریخت بهم ولی خدا رو شکر پرژکتور فیلمبردار و برق طبقه پایین به دادمون رسید یا مثلا ریحانه خانوم کلافه بود و کلی نق زد و... ولی همه مهمونا کلی از این مدل تولد سورپرایز شده بودن و براشون جالب بود ...
5 فروردين 1391

بدون عنوان

عزیزم هدیه من برات یه دنیا عشقه زندگی با بودنت درست مثل بهشته تو خونه سبد سبد گلهای سرخ و میخک عزیزم دوست دارم تولدت مبارک ...
17 اسفند 1390

بدون عنوان

واااااااااااااااااااااااای خدا ریحانه ما 1 ساله شد هوراااااااااااااااااا عشق مامان، نفس بابا تولدت مبارک دوستت داریم تا آخر دنیا  
17 اسفند 1390

بدون عنوان

واما........ 1 سال با تو همنفس بودیم و چه دلنشین بود این نفسها  وجودت در زندگی ما خنده را به ما هدیه داد زندگی ما نقاشی زیبایی بود که تو با آمدنت به آن رنگ دادی و زیباییش را دو چندان کردی نفسم من و بابایی میخوایم بهت بگیم چقدر دوستت داریم بگیم که نفسمون به نفست بنده شادیمون در گرو خندیدن توست خدایا ممنونتیم که ریحانه رو به ما دادی خدایا ممنونتیییییییییییییییییییییییم   ...
17 اسفند 1390

بدون عنوان

اول از همه ریحانه مامان عسل مامان و دوستای خوبم از ابراز محبت همتون ممنونم و عذر خواهی میکنم که اینقدر دیر وبلاگ ریحانه رو آپ میکنم تدارکات تولد اجازه هیچ کاری بهم نمیده ایشالا بعد از اینکه جشن به خوبی و خوشی روز جمعه برگزار شد بیشتر به اینجا و شما دوستای گلم سر میزنم ...
17 اسفند 1390

بدون عنوان

قربون دختر قشنگم برم نفس مامان اولین برف بازی زندگیش رو رفت جمعه٩٠/١١/٢٢ همراه مامان و بابا و دایی محسن و دایی امیر محمد عشق مامان گوله برفی که بابایی داد دستت رو همش میخواستی بخوری  اینم شاهکار ما تو درست کردن آدم برفی البته با ابزار و وسایل کم خلاصه چیزی که از دستمون بر میومد وااااااااااای دختر مامان چقدر دقیق داره آدم برفی رو نگاه میکنه فکر کنم میخواد نمره بهمون بده الهی من فدات بشم ...
25 بهمن 1390

بدون عنوان

خوشحال و شاد و خندانم خوشحال و شاد و خندانم....قدر دنیارو می دانم خنده کنم من ... دست بزنم من ...... پا بکوبم من ...................................شادانم در دلم غمی ندارم........... زیرا سلامت هست جانم عمر ما کوتاست..............چون گل صحراست ............پس بیایید شادی کنیم بیایید با هم بخوانیم...........ترانه ی کودکی را عمر ما کوتاست.................چون گل صحراست ...............پس بیایید شادی کنیم گل بریزم من .... از توی دامن ..... بر روی خرمن ......................................شادانم ************************* ...
6 بهمن 1390