بدون عنوان
٨٩/١٢/١٨ نفسکم اینجا تازه از بیمارستان اومده بودیم و آقا جون(بابابزرگ من) داشت تو گوشت اذان میگفت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
٨٩/١٢/١٨ نفسکم اینجا تازه از بیمارستان اومده بودیم و آقا جون(بابابزرگ من) داشت تو گوشت اذان میگفت