ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

ریحانه عسل مامان و بابا

بدون عنوان

1391/3/8 23:30
نویسنده : فاطمه و هادی
251 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان سلام

گلکم یه مطلبی الآن خوندم که حیفم اومد برات ننویسم شاید الآن به دردت نخوره ولی مطمئنم یه روزی وقتی داری وبلاگت رو میبینی برای من دعا میکنی که این مطلب رو برات نوشتم


نکته ای از انجیل
در Malachiآیه 3:3 آمده است:
او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست.»

این آیه برخی از خانمهای کلاس انجیل خوانی را دچار سردرگمی کرد. آنها نمی‌دانستند که این عبارت در مورد ویژگی و ماهیت خداوند چه مفهومی می‌تواند داشته باشد. از این رو یکی از خانمها پیشنهاد داد فرایند تصفیه و پالایش نقره را بررسی کند و نتیجه را در جلسه بعدی انجیل خوانی به اطلاع سایرین برساند.
همان هفته با یک نقره‌کار تماس گرفت و قرار شد او را درمحل کارش ملاقات کند تا نحوه کار او را از نزدیک ببیند. او در مورد علت علاقه خود، گذشته از کنجکاوی در زمینه پالایش نقره چیزی نگفت.
وقتی طرز کار نقره کار را تماشا می‌کرد، دید که او قطعه‌ای نقره را روی آتش گرفت و گذاشت کاملاً داغ شود. او توضیح داد که برای پالایش نقره لازم است آن را در وسط شعله، جایی که داغتر از همه جاست نگهداشت تا همه ناخالصی‌های آن سوخته و از بین برود.
ن اندیشید ما نیز در چنین نقطه داغی نگه داشته می‌شویم. بعد دوباره به این آیه که می‌گفت: «او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست» فکر کرد. از نقره‌کار پرسیدآیا واقعاً در تمام مدتی که نقره در حال خلوص یافتن است، او باید آنجا جلوی آتش بنشیند؟
مرد جواب داد بله، نه تنها باید آنجا بنشیند و قطعه نقره را نگهدارد بلکه باید چشمانش را نیز تمام مدت به آن بدوزد. اگر در تمام آن مدت، لحظه‌ای نقره را رها کند، خراب خواهد شد.
زن لحظه‌ای سکوت کرد. بعد پرسید: «از کجا می‌فهمی نقره کاملاً خالص شده است؟» مرد خندید و گفت: «خوب، خیلی راحت است. هر وقت تصویر خودم را در آن ببینم.»
اگر امروز داغی آتش را احساس می‌کنی، به یاد داشته باش کهخداوند چشم به تو دوخته و همچنان به تو خواهد نگریست تا تصویر خود را در تو ببیند.

چطور بود عشق مامان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

ستاره زمینی
5 خرداد 91 14:56
بسیار زیباخوشحال میشم به وب ریحانه جونم سر بزنید
ساینا
28 خرداد 91 1:39
سلام من ساینا هستم. مامان طهورا. دوست جونم دوست دارم به من هم سر بزن
http://teyhoor.niniweblog.com


سلام عزیزم مرسی که اومدی
مامان طهورا عسلی
28 خرداد 91 10:51
سلام ما هم شما رو لینک کردیم


مرسییییییییییییی
فرناز/مامان ریحانه
31 خرداد 91 2:31
عالی بود
مطمئنم خوشش میاد


ممنونم فرناز جون